#عصر_جدید پیامهای مختلفی برای من داشت. یکی از اصلیترینهایش اینکه عمدهی اجراها حاصل حضور در نظام رسمی و #مدرسه نبود!
مهارتهای #ورزشی و بدنی (پارکور، آیروبیک، حرکات نمایشی و .)، #موسیقی و آواز و انواع دیگر #هنر و فعالیت نو که در میان اجراها پررنگ بود، از وجوه مغفول نظام آموزشی ماست.
اما سوال این است که این آدمها که بیشتر از نسل #جوان هستند، کجا این کارها را آموختهاند و آن قابلیت / استعداد خاص خودشان را شناخته و پرورش دادهاند؟! یک نمونه جالب محمدامین، جوان ۱۹ سالهی شیرازی است که از دوم دبیرستان هنرستان را ترک کرده است. او در عین اینکه تدوین فیلم را به صورت غیررسمی و البته جدی دنبال کرده، با تمرین مهارت عجیب و حیرتانگیز در اجرای حرکات نمایشی سیرکگونهای یافته است. او مؤکداً به #بیفایده بودن مدرسه باور داشت و مخالف بازگشت به مدرسه بود و یکی از داورها هم به شدت از آن دفاع میکرد.
خلاصه بگویم که ایدهی #مدرسهزدایی (و بیفایدگی ذاتی مدرسه) را قبول ندارم و آن را ناشی از فقدان نگرش عمیق تربیتی و اجتماعی میدانم، اما به جدٓ معتقدم که باید ایدهمان درباره مدرسه و تحصیل را متحول کنیم (تحول بنیادین تربیتی) و طرحی نو از مدرسه را در اندازیم.
پ.ن-۱: متنوع شدن مسیرهای پیشروی افراد متناسب با جنسیت، زیستبوم، استعداد و علاقه و نیاز و . از اصلیترین چرخشهایی است که به نظرم باید در مدرسه ایرانی صورت بگیرد.
پ.ن -۲: شاید بعداً فرصت یا مجال گفتنش نباشد، اما یک ایراد اصلی برنامه عصر جدید را مشخص نبودن مرز مهارت، هنر و استعداد در ارزیابی داوران میدانم و این نکته در ارزیابی آنها کاملاً مشهود بود.
پ.ن-۳: واقعاً برایم سوال است که کدام فضای آموزشی است که سالهاست چیزهای خوب و بدی را به ما میآموزد.
درباره این سایت